کد مطلب:36092 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:143
پس چنگ بزن به- دامان-آن كسیكه تو را آفرید و به تو روزی داد و اندام تو را معتدل و هموار گردانید پس پرستش و بندگی تو برای او باشد و رغبت و میل و رو آوردن تو، به سوی او و ترس از او باشد. این جمله مباركه را كه مطالعه و قرائت كردم بی اختیار به یاد آیه ی كریمه ی قرآنی افتادم كه می فرماید: «یا ایها الانسان ما غرك بربك الكریم الذی خلقك فسواك [صفحه 117] فعدك»[1]. ای انسان چه چیز تو را نسبت به پروردگار بخشنده ات فریفته و مغرور ساخت خدائیكه تو را آفرید و راست و هموار گردانید پس اعضا و اندامت را متناسب قرار داد. باری امر به اعتصام و چنگ زدن به حبل نجات و ریسمان رحمت كسی می كند كه دارای خصوصیات سه گانه است. 1- آنكه آدمی را خلقت كرده و آفریده است بله كسیكه انسان گمنام بی نام و نشان را از كتم عدم به عرصه ی وجود آورده و در خور اعتصام است باید دست به دامان او زد اكنون چه كسی است كه آدمی را از نیستی به هستی آورده جز ذات اقدس الهی ؟ انسانی كه موجود نبود و در ردیف اعدام به شمار میرفت نام و نشان و شهرت و آوازه ای نداشت بر اثر اراده الله بوجود آمد و اسم و آوازه ای كسب كرد و در میان مردم مطرح گردید. «اهل اتی علی الانسان حین من الدهر لم یكن شیئا مذكورا انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج نبتلیه فجعلناه سمعیا بصیرا»[2]. تحقیقا بر انسان وقتی از روزگار گذشت كه چیز مذكوری نبود راستی كه ما انسان را از نطفه مخلوط آفریدیم، می آزمائیم او را پس او را شنوا و بینا گردانیدیم. و نیز می فرماید: «او لایتذكر الانسان انا خلقناه من قبل و لم یكن شیئا»[3]. آیا انسان به یاد نمی آورد كه چیزی نبود و ما او را آفردیم.؟ فقرائی از دعای شریف امام حسین علیه السلام در روز عرفه در خصوص همین موضوع، بسیار جالب و قابل توجه است، خوانندگان می توانند به آنجا روجوع كنند. 2- آنكه آدمی را رزق داده است. عهده دار ارزاق عباد ذات لایزال خداوند است و آنچه كه ما آن را عامل روزی و منشاء رزق میدانیم همه وسائل و وسائطند و گرنه منشا رزق و مقسم آن ذات لایزال اوست بشاهد اینكه در شرائط بحرانی هیچ وسیله و واسطه و فعالیت و تلاشی تصور ندارد و ایام حمل و بارداری، روزی جنین به او می رسد و خداوند او را در شكم مادر فراموش نمی نماید. [صفحه 118] غم روزی مخور بر هم مزن اوراق دفتر را 3- آنكه خداوند، اندام انسان را معتدل قرار داده و آفرینش او را موزون و منظم و كامل گردانیده و اعضاء و جوارح او را به مقتضای حوائج و نیازمندیهای وی مقرر داشته است كه برای وضوح و روشنی این موضوع، باید كتاب شریف توحید مفضل را خواند و به دقت و ریزه كاریهائی كه در نظام هستی انسان بكار رفته پی برد و آگاهی یافت. اكنون هر یك از این سه موضوع، ایجاب میكند كه انسان دست به دامان رحمت الهی و به حبل نجات او بزند و خدای را یكتا تكیه گاه خود قرار داده، و تمام اعتماد خود را به او منحصر سازد. و بعد از ذكر این مطالب، به سه چیز امر می فرماید: 1- تعبد و پرستش او برای خدا باشد، بندگی غیر خدا نكند، هوی و هوس خود را معبود خویشتن قرار ندهد، در برابر مال و ثروت، خضوع و تواضع ننموده، قدرتمندان و زور داران و ارباب مال و ثروت را بعنوان الهه برای خود انتخاب نكند. 2- رغبت و شوق او به سوی خدا باشد و دلش در هوای ذات لایزال خداوند پربزند، با او انس و سرو سودائی داشته باشد، از خلوت با خدا و حضور در محفل انس با او لذت ببرد. امام حسین علیه السلام در دعای روز عرفه میگویند: «اللهم انی ارغب الیك و اشهد بالروبیه لك مقرا بانك ربی و ان الیك مردی...». خداوندا من به تو اشتیاق دارم و به یكتائیت گواه و به ربوبیتت معترفم، اقرار كننده ام كه تو پروردگار منی و بازگشت من پس از مرگ به سوی تست. و در پایان مناجات شعبانیه كه مناجات همه ی امامان معصوم علیه السلام: است میخوانیم: «لهی فلك اسئل و الیك ابتهل و ارغب...». [صفحه 119] خدای من! من از تو درخواست می كنم و به درگاهت ابتهال و تضرع می نمایم و شوق و رغبت به سوی تو دارم. حضرت علی بن الحسین علیه السلام در اواخر دعای ابوحمزه ثمالی در مقام مناجات با خدا میگویند: «انی الیك راغب یا رب العالمین» من به سوی تو راغب و شائقم ای پروردگار جهانیان. آری همه ی امامان و معصوم صادقانه به خدا میگویند: انی راغب الیك، ازشوق خود به خدا دم می زنند و رغبت خود را به خدای تعالی اظهار می كنند اكنون ما هم به خودبنگریم كه رغبت و شوق به خدا به در دل داریم یا نه ؟ آیا با او مانوسیم و آیا از خلوت كردن با ذات ذوالجلال او احساس نشاط و لذت می كنیم ؟ آیا از اینكه پیشائی را در برابر ذات مقدسش به خاك بگذاریم و حداقل چند بار بگوئیم «لا اله الا انت سبحانك انی كنت من الظالمین» خسته و ملول نمی شویم ؟ 3- باید شفقت و ترس از خدا داشت. انسان كامل و عبد صالح ترسش از خداست همچنانكه شوقش به سوی خدا بود، از خدای ترسیده و می هراسد همانگونه كه سخت دلداده و مشتاق وجه كریم مولای خود هست. در دعای ابوحمزه میخوانیم: «سیدی الیك رغبتی و الیك رهبتی و الیك تامیلی» ای آقای من، شوق و رغبت من همه به سوی تو است، و بیم و هراسم از تو است، و آرزویم منتهی به تو می شود. باید تاسف خورد كه ما از هر كسی می ترسیم جز از ذات لایزال الهی، و باید سر شرمندگی به پیش انداخت و عرق خجالت ریخت كه خوف از اشخاص، ما را از در افتادن با آنان بازداشته و به نزاكت، و امیدارد ولی خوف از خداوند، در جان ما نفوذی نداشته و ما را از گستاخی در برابر مولایمان باز نمی دارد. [صفحه 120]
(فاعتصم بالذی خلقك و رزقك و سواك فلیكن له تعبدك و الیه رغبتك و منه شفقتك)
كه پیش از طفل ایزد پر كند پستان مادر را
صفحه 117، 118، 119، 120.